شعر مرگ

آتش بزن مرگ،

 ورقهای دفتر این زندگی را

تا کسی نخواند

 غمهای این تن لعنتی را

با دود همبستر شوم، بروم تا نیس شوم

در شعر مرگ،

 زیر باران خیس شوم!




برگهای درختی که روزی عشقم بود
سایبان سنگ قبرم خواهد بود



زندگی

زندگی!

بگذر از سر این سر سپرده

این سر سپرده

مدتهاست که

مرده!